پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
عروسی  بابا و مامانعروسی بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره
مامان سحر مامان سحر ، تا این لحظه: 37 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
بابا آرشبابا آرش، تا این لحظه: 38 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره
عقد بابا و مامانعقد بابا و مامان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
ساخت وب سایت پرهامساخت وب سایت پرهام، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

پرهام دنیای سحر و آرش

پرهام دنیای منی

مرگ تلخ عمو میلاد و جشن پایان تحصیلی و جشن رفتن بازنشستگی خاله شیرین

سلام مامانی نمیخوام اول نوشتنم ناراحتت کنم عمو میلاد نامزده سمیه هفته پیش 20 اسفند تصادف کرده بود ضریب هوشش 3 بوده و حالش خیلی بد بود که چند روز پیش پنجشنبه مرگ مغزی شده و 14 عضو بدنش اهدا کرده به مریضهای به کلیه و قلب و..احتیاج داشتند ما فکر کردیم پنجشنبه تشییع جنازه شه رفتیم شمال و دوباره جمعه برگتشیم اول رفتیم بیمارستان تا قبل اینکه برسیم عمو میلاد بردند اتاق عمل برای اهدا عضو که سمیه عزیزم با رویا و چند نفر دیگه پشت در بودند که ما رفتیم برای عرض تسلیت . بعدش رفتیم خونه دایی بهزاد که فردا میخوایم بریم آلاشت برای تشییع جنازه و کلا تعطیلات عید می مونیم .خدایا تو را شکر به خاطر حکمت کارهات چون یه ماه دیگه یعنی 15 اردیبهشت 97 قرار بود ع...
26 اسفند 1396

اندر احوالات 59 ماهگیت عشقم +تولد بابا جون

اینجام تولد بابا جون که شبش براش تولد گرفتیم مادر جون و خاله فوزیه اینام میخواستن بیان شمام زنگ زدی به مادر جون ، مادر جون بیا واسه بابای تولد گرفتیم مادر جونم شیرینی خردید اورد . اینجام فرداش با مادرجون خاله فوزیه و خاله منصوره رفتیم بازار و مولوی خیلی خوش گذشت و قطار سوار شدیم تو بازار 15 خرداد ...
12 اسفند 1396

59 ماهگیت مبارک عشق مامان (4سال و 11 ماه )

سلام مامانی 59 ماهگیت مبارک عشقم شما خیلی اسرار داشتی برای تولد مامانی مهمون بیاد منم خاله فوزیه و دایی بهزاد اینا گفتم اومدن و تولد گرفتیم اینم کیکی خودم درست کردم . اینم سرکار مامانی اینم عروسی خاله بهاره اینجا یه دورهمی تو کلاس که همه ماکارونی اوردند و نوش جان کردند اینجام فردا عروسی خاله بهاره رفتیم جنگل لفور شام خوردیم برگشتیم قایمشهر 21 بهمن اینم گل بنفشه که یه مشما چیدم   ...
2 اسفند 1396
1